شش راه تندرست ماندن:
1. احساساتتان را بیان کنید. هیجانات و احساساتی که سرکوب یا پنهان شده باشند به بیماری‌هایی نظیر ورم معده، زخم معده، کمر درد و درد ستون فقرات منجر می‌شوند. سرکوبی احساسات به مرور زمان حتی می‌تواند به سرطان هم بیانجامد. در آن زمان است که ما به سراغ یک محرم می‌رویم و رازها و خطاهای خود را با او در میان می‌گذاریم! گفتگو، صحبت کردن، کلمات وسیله درمانی قدرتمندی هستند. 2. تصمیم‌گیری کنید. افراد دو دل و مردد دچار دلهره و اضطراب هستند. دو دلی و بی‌تصمیمی باعث می‌شود که مشکلات و نگرانی‌ها روی هم انباشته شوند. تاریخ انسان بر اساس تصمیم‌گیری‌ها ساخته شده است. تصمیم‌گیری دقیقاً به معنی چشم‌پوشی آگاهانه از بعضی مزایا و ارزش‌ها برای به دست آوردن بعضی دیگر است. افراد مردد در معرض بیماری‌های معدی، دردهای عصبی و مشکلات پوستی قرار دارند. 3.به دنبال راه حل‌ها باشید. افراد منفی، مشکلات را بزرگ می‌کنند و راه حل‌ها را نمی‌یابند. آن‌ها غم و غصه، شایعه و بدبینی را ترجیح می‌دهند. روشن کردن یک کبریت بهتر از تاسف خوردن از تاریکی است. زنبور، موجود کوچکی است اما یکی از شیرین‌ترین چیزهای جهان را تولید می‌کند. ما همانی هستیم که می‌اندیشیم. افکار منفی باعث تولید انرژی منفی می‌شوند که آن‌ها نیز به نوبه خود تبدیل به بیماری می‌گردند. 4. در زندگی اهل تظاهر نباشید. کسی که واقعیت را پنهان نگاه می‌دارد، تظاهر می‌کند و همیشه می‌خواهد راحت و خوب و کامل به نظر دیگران برسد، در واقع بار سنگینی را بر دوش خود قرار می‌دهد. مثل یک مجسمه برنزی با پایه‌های گِلی. هیچ چیز برای سلامتی بدتر از نقاب به چهره داشتن و زندگی کردن با تظاهر نیست. این گونه افراد زرق و برق زیاد و ریشه و مایه اندکی دارند و مقصد آن‌ها داروخانه، بیمارستان و درد است. 5. واقعیت‌ها را بپذیرید. سرباز زدن از پذیرش واقعیت‌ها و عدم اتکاء به نفس، ما را از خودمان بیگانه می‌سازد. هسته اصلی یک زندگی سالم، یکی بودن و رو راست بودن با خود است. کسانی که این را نمی‌پذیرند، حسود، مقلد، مخرب و رقابت طلب می‌شوند. پذیرفتن انتقادها، کاری عاقلانه و ابزار درمانی خوبی است. 6. اعتماد کنید. کسانی که به دیگران اعتماد ندارند نمی‌توانند ارتباط خوبی با دیگران برقرار کنند و نمی‌توانند رابطه پایدار و عمیقی با دیگران به وجودآورند!
احترام به خود با ٢٠ قانون:
قانون اول: اگر فکر می‌کنی کاری اشتباهه، انجامش نده! قانون دوم: در صحبت‌ها همیشه دقیقا همون چیزی رو بگو که منظورته, قانون سوم: هیچ‌وقت طوری زندگی نکن که سعی کنی همه رو از خودت راضی نگه‌ داری؛ هیج وقت. قانون چهارم: سعی کن هر روز یاد بگیری و دست از یادگرفتن بر نداری. قانون پنجم: در صحبت با دیگران هیچ‌وقت راجع به خودت بد حرف نزن. قانون ششم: هیچ‌وقت دست از تلاش برای رسیدن به رویاهات بر ندار. قانون هفتم: سعی کن راحت نه بگی، از نه گفتن نترس. قانون هشتم: از بله گفتن هم نترس. قانون نهم: با خودت مهربون باش. قانون دهم: اگه نمی‌تونی چیزی رو کنترل کنی، بزار به حال خودش. قانون یازدهم: سعی کن از اتفاقات و حالات منفی دوری کنی. قانون دوازدهم: برای رضایت دیگران، کاری رو انجام نده که دوست نداری. قانون سیزدهم: سعی کن ببخشی، اما فراموش نکن. قانون چهاردهم: در هیچ حالتی، سطح خودت رو به اندازه طرف مقابلت پایین نیار. قانون پانزدهم: حرفی رو که نمی‌پسندی تائید نکن. قانون شانزدهم: به کسانی لطف کن که استحقاقش رو داشته باشن، لطف تورو وظیفت ندونن و سپاس‌‌گذار باشن. قانوون هفدهم: با کسی که ازش خوشت نمیاد، همنشینی نکن. قانون هجدهم: در یاد دادن، بخشنده باش. قانون نوزدهم: از کسی ناراحت هستی بهش بگو، ناراحتیتو بگو، دلیلش رو بگو و انتظار عذرخواهی داشته باش. قانون بیستم: عاشقی کن.
3 تکنیکی که شما را به یک مذاکره کننده حرفه ای تبدیل میکند:
اکثر مردم فکر میکنند موقعیت برنده-برنده میتواند پایان خوب و خوشی برای مذاکره شان باشد. اما حرفه ای ها از این استراتژی استفاده نمیکنند… محققان با تحقیقی که بر روی افراد با نفوذ و ثروتمند دنیا کرده اند به نتایج شگفت انگیزی دست یافته اند… آنها رفتار و طرز فکر افراد با نفوذ دنیا را در دوره ای 2 ساله مورد بررسی قرار داده اند و به نتیجه ای کاملا مخالف به چیزی که تا به امروز باب بوده بدست آورده اند. افراد متوسط جامعه فکر میکنند استراتژی برد-برد بهترین استراتژی است؛ ثروتمندان اینطور فکر نمیکنند. استراتژی “برد-برد” برابر رویکردی است که مذاکره کنندگان حرفه ای نام آنرا “اصل حداقل نفع” مینامنند. تحقیقات نشان داده ,در هر رابطه ای ,مخصوصا روابط تجاری,فردِ با حداقل علاقه و اشتیاق به ادامه رابطه همان فرد با بیشترین قدرت در تعیین حرف آخر است. هرچقدر علاقه کمتری به ادامه داشته باشید، اهرم قدرت بیشتری در دست دارید. شادی و ذوق از بدست آوردن حداقل منافع بجای از دست دادن معامله, معمولا شادی و ذوق فرد مقابل برای کوبیدن ذوق و تعیین حرف آخر است؛ بدون توجه به فاکتور های دیگر, قابلیت ابراز بی تفاوتی نسبت به انجام معامله بهترین تضمینی است که معامله میتواند بیشتری نفع را برای شما داشته باشد و اگر نداشت شما به هیچ عنوان نمی توانستید بیشتر از آن با هر روش دیگری بدست آورید. اگر نگاهی به اکثر کتاب های “تکنیک های مذاکره” بیاندازید, خواهید دید که تمام آنها با یک جمع بندی به 3 اصل تبدیل میشوند که تمام آنها از اصل “حداقل نفع” پیروی میکنند, این سه اصل, که سه اصل برای آماده شدن برای مذاکره نیز هست به شرح زیر است: هدف یا اهداف مشخصتان را شناسایی کنید مذاکره کننده مقابلتان را بشناسید و ارزش ها و موقعیت هایش را بدانید بر روی نقطه ای که باید از ادامه مسیر انصراف بدید مصمم باشید از طرفی اسطوره مذاکره ,مایکل سی. دانلدسان سه قدم برای مذاکره را به صورت “آرزو, خواسته, رهایی” تعریف کرده. شما اهدافی که قصد بدست آوردنشان را دارید مشخص میکنید, بر روی اطلاعاتی که باید بدست آورید تا اهدافتان را بچنگ آورید مصمم هستید و خط قرمزی تعیین میکنید تا اگر از آن رد شدند معامله را رها کنید. هیچکدام ازین اصول جدید نیستند, و اگر آنها را هم ندانید چند بار در مذاکره ای شکست یا بردتان را تحلیل کنید به این نتایج خواهید رسید اما 3 قدمی که افراد با نفوذ از آنها پیروی میکنند کدام هستند؟ 3 قدمی که مذاکره را با چیزی بیش از حداقل نفع تمام میکند و همچنان دوطرف راضی هستند؟ آنها اهدافی را تعیین میکنند که خیلی معتدل است آنها قبل از مذاکره آماده نمیشوند و آنها علاقه زیادی به انجام معامله نشان نمیدهند به نظر عجیب است ! اما واقعیت است و اگر میخواهید از آن اطمینان حاصل کنید، سعی کنید محصولی را به یک شرکت بزرگ یا کارخانه بزرگ بفروشید و خواهید دید رییس شرکت یا کارخانه چگونه با این 3 اصل بیشترین نفع را از مذاکره بدست می آورد و شما همچنان مایل به انجام معاملات دیگر نیز هستید.
چگونه هيجانات شديد را كنترل كنيم؟
بیشتر مردم، در زندگیشان هیجانات شدید و غیر قابل كنترل را تجربه كرده اند. در چنین مواقعی، شخص بسیار مایل است  شدت خشم، غم و اضطراب و ناامیدی تحت كنترل او باشد. ممكن است شدت هیجانات بر رفتار و طرز برخورد  فرد به گونه ای تأثیر بگذارد كه موجب رنجش و ناراحتی خود و اطرافیان شود. در چنین لحظاتی چگونه می توان این هیجانات را تحت كنترل درآورد؟ برای دستیابی به چنین توانایی به نكات زیر توجه نمایید: 1) از چگونگی تنفس خویش آگاه باشید. سعی كنید تنفسی آرام و عمیق داشته باشید. با این عمل ساده به طور طبیعی می توان ضربات قلب و فعالیت ذهن را آرام كرد. هر نوع انقباضی را در بدنتان به خصوص عضلات، شانه ها، گردن و فك  بررسی و تعدیل كنید. 2) سعی كنید بر هیجانات خود مسلط شوید. هنگامی كه با دیگران هستید زمان مساعدی برای ابراز هیجانات شدیدتان نیست. بنابراین، از آنها پوزش بخواهید و برای مدتی از آنها دور شوید. به آنها بگویید كه احتیاج به زمانی دارید  تا  بر اعصابتان مسلط شوید و چند لحظه دیگر بر می گردید. 3) حتماً با افرادی دلسوز و مجرب ارتباط داشته باشید و مشكلات خود را با آنها در میان بگذارید. چنین ارتباطی به  شما كمك خواهد كرد تا در حس و رفتارتان تعادلی برقرار كنید و احساس تنهایی و انزوا ننمایید. 4) روشی دیگر برای كنترل كردن هیجانات، ثبت آنها در دفترچه یادداشت روزانه است.تحقیقات نشان داده است كه چنین روشی، تأثیرقابل ملاحظه ای بر افرادی كه دچار حوادث شده بودند داشته است. 5) اگر موضوعی برایتان بسیار اهمیت دارد آن را بی پرده با دیگران مطرح كنید اما قبلاً در مورد آن موضوع و موقعیت خود خوب فكركنید. به یاد داشته باشید كه تغییر در ارتباطات به مرور زمان رخ می دهد و صحیح نیست كه این تغییر براساس اصول غیر منطقی و یا هیجانات زود گذر باشد. 6) با خودتان مهربان باشید. سعی كنید مرخصی كوتاهی داشته باشید و فعالیت های مورد علاقه خود را انجام دهید. در این فاصله زمانی، ذهن شما آرامش لازم را باز خواهد یافت. به عنوان مثال مدت كوتاهی در پارك راه بروید یا غذای مورد علاقه خود را درست كنید و یا كتاب مورد علاقه خویش را بخوانید. 7) سعی كنید برای مدت كوتاهی به موضوعی كه باعث آشفتگی شما شده است، فكر نكنید. چرا كه در چنین شرایطی ذهن قدرت تصمیم گیری صحیح را ندارد. تصور كنید رنج و ناراحتی خود را درون جعبه ای داخل كمدتان  گذاشته اید، در زمانی مناسب كه آرامش بیشتری دارید این جعبه را از كمد بیرون آورید و به طور صحیح راه حلی برای مشكل و ناراحتی تان پیدا كنید. با انجام دادن فعالیت های فیزیكی از قبیل ورزش كردن ، كلاس رفتن و یا سخت كار كردن سعی نمایید خود را خسته كنید و توجه و تمركز خود را به كلاس، ورزش یا كار معطوف سازید. 8) كارهای همیشگی و امور روزمره خود را انجام دهید. بدین گونه زندگی شما تحت كنترل خواهد بود.فراموش نكنید كه سرانجام لحظات پر اضطراب و هیجان به پایان خواهد رسید. شما قبلاً این واقعیت را تجربه كرده اید. و در اخر چنانچه مكرراً دچار احساسات و هیجانات شدید و ناراحت كننده می شوید حتماً با مشاوران مجرب مشورت كنید یا کتاب های منتشر شده در این زمینه را بخوانيد.
مهارت در گفتگو:
یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها برای کسی که اضطراب اجتماعی دارد، شروع صحبت کردن در جمع و حفظ تداوم آن است. بعضی از اشخاصی که اضطراب دارند، زیاد حرف می‌زنند که می‌تواند تاثیر منفی روی دیگران داشته باشد. قدم اول: شناسایی ایرادهای‌تان در اینجا سوال‌هایی را مطرح می‌کنیم که برای شناسایی زمینه‌هایی که لازم است روی‌شان تمرین کنید، باید از خودتان بپرسید: ✅ آیا شروع گفتگو برایم دشوار است؟ ✅ آیا خیلی زود به جایی می‌رسم که دیگر چیزی برای گفتن ندارم؟ ✅ آیا سعی می‌کنم با «بله» گفتن و تکان دادن سر، دیگران را به ادامه‌ی صحبت‌های‌شان وادار کنم تا خودم حرف نزنم؟ ✅ آیا تمایل و رغبتی برای حرف زدن در مورد خودم ندارم؟ نکاتی برای شروع مکالمه: ⭕️ گفتگو را با بیان یک موضوع کلی شروع کنید، نه با یک موضوع شخصی، مثلا: در مورد هوا حرف بزنید (روز بسیار خوبی است، اینطور نیست؟)؛ تحسین کنید (پولیورتان خیلی به شما می‌آید)؛ از مشاهدات‌تان بگویید (دیدم که داشتید کتابی درمورد قایقرانی می‌خواندید، شما قایق دارید؟)؛ یا خودتان را معرفی کنید (فکر نمی‌کنم قبلا همدیگر را دیده باشیم، من … هستم). ⭕️ لازم نیست خیلی شوخی کنید. بهتر است ساده، صمیمی و بی‌ریا باشید. ⭕️ وقتی کمی گفتگو کردید، مخصوصا اگر شناختی از او دارید، خوب است که سراغ موضوعات شخصی‌تر بروید، مثلا روابط، موضوعات خانوادگی، احساسات فردی، باورهای معنوی و … . ⭕️ یادتان باشد مراقب رفتارهای غیر کلامی‌تان باشید؛ تماس چشم برقرار کنید و صدای‌تان آنقدر رسا باشد تا دیگران بتوانند صدا‌ی‌تان را بشنوند.
10 راهکار ساده که شما را به یک فرد خوش صحبت تبدیل می کنند:
1- به هیچ وجه تاکید می شود که به هیچ وجه در حین مکالمه کار دیگری انجام ندهید. ( مثل کار کردن با گوشی) 2- اظهار فضل نکنید بدین شکل که از تعصب بی جا و استفاده از کلمات سنگین پرهیز کرده و خود را دانای کل ندانید. 3- سوالاتی با پایان باز بپرسید. سوالات باز در واقع سوالاتی هستند که در مخاطب شور و اشتیاقی مضاعف ایجاد کرده و پاسخ های مطلوبتری را نتیجه میدهند. 4- با جریان و ریتم صحبت همراه شوید. بعضی مواقع طرف مقابل علاقه دارد تا از موضوع اصلی فاصله گرفته و گریزی به مطالب مختلف بزند. شما نباید با گرفتن موضوع تدافعی شوق و شور فرد مقابل را سلب کنید. 5- اگر مطلبی را نمی دانید بهتر است طفره نرفته و اعتراف به نداستن ان مطلب کنید. 6- تجربیات خود را با دیگران مقایسه نکنید . امکان ندارد دو نفر متفاوت روند مشابه و یکسانی در مواجهبا زندگی در پیشگیرند . این که سعی کنید تجربیات هر فرد را با خود یکی در نظر بگیرید ممکن است فرد مقابل را به موضوعی دفاعی ببرد. 7- تلاش کنید که صحبت های خود را بارها تکرار نکنید. تکرار کردن چندباره ی مطلب مسلما حوصله مخاطبین را سر می برد. 8- از ذکر جزئیات بپرهیزید و بکوشید اصل مطلب و موضوع را در صحبت کردن دنبال کنید. 9- سعی کنید صحبت های مخاطب خود را تمام و کمال بشنوید تا نظور او را به طور کامل درک کنید. 10- خلاصه و مختصر نکات خود را ارائه کنید. با زیاده روی در مکالمه قطعا مخاطب خسته خواهد شد.
7 نشانه که افراد با اعتماد به نفس بالا دارند:
1- از مسئولیت فرار نمی کنند برای مثال زمانی که با تاخیر به سرکار میروند ترافیک را بهانه نمی کنند. 2- از انجام کارهای ترسناک خودداری نمی کنند و اجازه نمی دهند ترس زندگیشان را دربرگیرد و مانع تجربه کردن امور جدید توسط انها شود که این امر باعث تقویت وپیشرفت شخصیت انها خواهد شد. 3- همواره در راحتی و رفاه به سرنمی برند زیرا میدانند ماندن در این وضعیت باعث ناکامی در رسیدن به ارزوهایشان خواهد شد و در صورتی که بخواهند موفق شوند باید راحت طلبی را کنار بگذارند. 4- هرگز هیچکدام از کارهایشان را به زمان مناسب و شرایط مناسب و هبعد یا هر زمان که وقت کافی وجو داشت موکول نمی کنند بلکه بر انجام اقدامات لازم در زمان مناسب تاکید دارند. 5- تلاش نمیکنند بر دیگران سلطه یابند و به واکنش های منفی توجه نمی کنند. 6- درباره ی مردم قضاوت نمی کنند زیرا انها با خودشان به حدی مهربان هستند که نیازی به این ندارند که برای احساس برتر بودن در غیاب اطرافینشان به انها توهین کنند. 7- خودشان را با هیچ کسی مقایسه نمی کنند و هرگز با هیچ کسی جز خودشان در گذشته رقابت نمی کنند.
اگر می خواهید تندرست بمانید:
1- احساساتتان را بیان کنید: هیجانات و احساساتی که سرکوب یا پنهان شده باشند به بیماری هایی نظیر ورم معده و زخم معده و کمر درد و درد ستون فقرات منجر میشوند. سرکوبی احساسات به مرور زمان حتی میتواند به سرطان بی انجامد در ان زمان است که به سراغ یک محرم میرویم و رازها وخطاهای خود ر با او درمیان میگذاریم. گفتگو و صحبت کردن کلمات وسیله رمانی قدرتمندی هستند. 2- تصمیم گیری کنید: افراد رو دل و مردد دچار دلهره و اضطراب هستند. دو دلی و بی تمیمی باعث میشود که مشکلات و نگرانی ها روی هم انباشته شوند. تاریخ انسان بر اساس تصمیم گیری ها ساخته شده است. تصمیم گیری دقیقابه معنای چشم پوشی اگاهانه از بعضی مزایا و ارزش ها برای بدست اوردن بعضی دیگر است . افراد مردد در معرض بیماریهای معدوی درد های عصبی و مشکلات پوستی قرار دارند. 3- به دنبال راه حل باشید: افراد منفی مشکلات را بزرگ میکنند و راه حل ها را نمیابند انها غم غصه و شایعه و بدبینی را ترجیح میدهند. روشن کردن یک کبریت بهتر از تاسف خوردن از تاریکی است . زنبور موجود کوچکیست اما یکی از شیرین ترین چیزهای جهان را تولید میکند. ما هانی هستیم کهه میاندیشیم افکار منفی باعث تولید انرژی منفی میشوند که انها نیز به نوبه خود تبدیل به بیماری میگردنندو 4- در زندگی اهل تظاهر نباشید: کسی که واقعیت را پنهان نگاه میدارد تظاهر یکند و همیشه میخواهد راحت و خوب و کامل به نظر دیکران برسد در واقع بار سنگینی را بر دوش خود قرار میدهد مثل یک مجسمه برنزی با پایه های گلی. هیچ چیز برای سلامتی بدتر از تقاب به چهره داشتن و زندگی کردن با تظاهر نیست اینگونه افراد زرق و برق زیاد و ریشه و مایه اندکی دارند و مقصد انها داروخانه و بیمارستان و درد است. 5- واقعیت ها را بپذیرید: سرباز زدن از پذیرش واقعیت ها و عدم اتکا به نفس ما را از خودمان بیگانه میسازد . هسته اصلیه یک زندگی ساده یکی بودن و روراست بودن با خود است. کسانی که این را نمیپذیرند حسود و مقلد و مخرب و رقابت طلب میشوند . پذیرفتن انتقادها کاری عاقلانه و ابزار درمانی خوبی است. 6- اعتماد کنید: کسانی که به دیگران اعتماد ندارند نمیتوانند ارتباط خوبی با دیگران برقرار کنند و نمیتوانند رابطه پایدار و عمیقی با دیگران به وجود اورند . هنر تندرست ماندن
فواید مدیتیشن:
واژه ی مدیتیشن به تربن های متنوعی باز میگرددکه روی ارتباط بین ذهن و بدن تمرکز کرده و برای ارام کردن ذهن و بهبود کلی حال روحی به کار میرود. برخی انواع مدیتیشن شامل: حفظ تمرکز ذهنی روی یک حس خاص مانند: نفس کشیدن و یک صدا یا یک تصصویر دیداری یا یک مانترا ( یک کلمه یا عبارت تکراری) هستند. کاهش استرس یکی از مهمترین فوایدی که مدیتیشن دارد کاهش استر است.در واقع مدیتیشن هم در زمانی که در حال انجام هستید و هم در طول مدت باعث میشود استرسی که دارید به شدت کاهش پیدا کرده و بتوانید زندگی را با استرس کمتر و در نتیجه به شکل جذابتر تجربه کنید.به خاطر تاثیری که مدیتیشن روی استرس و اضطراب دارد از ان به عنوان یک روش موثر در علم و پزشکی استفاده شده و بسیاری از روانشناس ها به مراجعانشان انجامش را پیشنهاد میکنند. افزایش توجه و تمرکز خیلی ها از مدیتیشن به عنوان یک تمرین توجه اسم میبرند! در واقع اگر شما هم نمیتوانید مدتی در حد 30 الی 60 دقیقه را به شکل متمرکز به انجام کاری مثل کتاب خواندن یا دوره دیدن بگذرانید یعنی مشکل تمرکز دارید. همینطور اگر متوجه شده اید که بعد از گوش دادن یا دیدن محتوایی عملا همه چیز را در مورد ان فراموش میکنید احتمالا با مشکل توجه رو به رو هستید اما خوشبختانه انجام مداوم مدیتیشن باعث میشود به مرور توانایی و مهارتتان در توجه و تمرکز بهبود پیدا کند بهبود خواب اگر در بخواب رفتن در حفظ کیفیت خواب و در حفظ زمان خواب با مشکل رو به رو هستید یعنی بیخوابی دارید!مدیتیشن مخصوصا با توجه به تاثیری که روی کاهش استرس دارد میتواند مشکلات خواب شما را کاهش داده و حتی از بین ببرد. کاهش فشار خون احتمالا میدانید که فشار خون بالا چه اسیب هایی میتواند به بدن و مهمتر از همه قلب انسان وارد کند. خوشبتانه انجام مداوم مدیتیشن به کاهش فشار خون کمک کرده و عملا باعث میشود تا حد زیای از شر مشکلات قلبی مرتبط به فشار خون راحت شوید. افزایش ذهن اگاهی همانطور که در ابتدای مقاله هم گفتیم مدیتیشن عملا مهمترین تمرین برا رسیدن به ذهن اگاهی است.اگر نمیدانید منظور چیست در واقع ذهن اگاهی یعنی هم خودتان در لحظه حال باشید و هم توجه و تمرکزتان. نه اینکه مثلا خودتان اینجا نشسته و افکارتان در گذشته یا اینده باشد. کاهش افسردگی مهم ترین دلیل ابتلا به افسردگی اضطراب است و با توجه به اینکه مدیتیشن به کاهش استرس و اضطراب کمک زیادی میکند. بسیاری از روانشناسان امروز از مدیتیشن به عنوان یکی از درمان های افسردگی کمک میگیرد.
واگویه ‌چیست؟
ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺭﺍ "ﻭﺍﮔﻮیه" ﻣﯽگویند... ﻭﺍﮔﻮیه ﻫﺎ ﺍﺛﺮﺍﺕ عمیقی ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻓﺮﺩ ﮔﻮینده ﺩﺍﺭﻧﺪ... ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎه MIT امریکا، پژوهشی ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪه ﮐﻪ ﻃﯽ ﺁﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻧﺪ، ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻓﻘﻂ یک ﺑﺎﺭ ﺑﮕﻮیید: "ﻓﻼﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍنم ﺍﻧﺠﺎﻡ دهم" ﺑﺎید یک ﻧﻔﺮ ﺩیگر ۱۷ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﮕﻮید ﮐﻪ "ﺷﻤﺎ ﻣﯽﺗﻮﺍنید ﺁﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩهید" ﺗﺎ ﺍﺛﺮ ﻫﻤﺎﻥ یک بار ﺭﺍ ﺧﻨﺜﯽ ﮐﻨﺪ! خیلی ﻣﺮﺍﻗﺐ ﻭﺍﮔﻮیهﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﺎشید... ﻗﺪﺭﺕ ﻧﻔﻮﺫ ﮐﻼﻡ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﯼ‌ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻫﻔﺪه ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺍﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻼﻡ ﺩیگرﺍﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ قوی‌تر است!
۸ روش برای شروع یه روز پرانرژی و منظم:

وقتی ساعت زنگ خورد، دیگه فکر نکنید! فقط از رختخواب بپرید بیرون!
تا یک ساعت بعد از بیدار شدن پیام های گوشیتون رو‌ چک‌‌نکنید! اینکار باعث میشه تو طول روز تمرکزتون بیشتر باشه!
یک لیوان آب بخورید.
پنج دقیقه ذهنتون رو خالی کنید و روی یه کاغذ هرکاری که امروز باید انجام بدید رو بنویسید.
دو دقیقه الویت بندی کنید:سه کار مهمی که اگر امروز انجامش بدید، به خودتون آفرین میگید رو مشخص کنید و به خودتون قول بدید که سریع انجامش بدید.
اهدافتون رو مرور کنید.
صبحانه بخورید.
شروع کنید!

چگونه خوشحال باشیم؟

یک دفتر یادداشت یا دفترچه‌ی خاطرات برای هرکدام از اعضای خانواده بخرید.
هر شب قبل از خواب، هر کس هر چیزی را که در آن روز به او احساس خوبی داده است بنویسد.
نکته ی اصلی تمرکز روی تجربه‌های مثبتمان است.
اغلب تجربه‌های بد یا ناراحت کننده به خاطر می‌مانند اما یک تبسم، بازی خوب و جالب، دیدن جوجه‌ی پرنده یا خندیدن به یک جوک بامزه مورد بی توجهی قرار می‌گیرد.
می‌توانید آنچه را که نوشته‌اید بلند بخوانید یا برای خودتان نگه دارید.
اگر کودکتان کوچکتر از آن است که بتواند بنویسد، نقاشی آن را بکشد یا به شخص دیگری بگوید و او برایش بنویسد.
اگر چیزی به ذهنش نرسید، به او کمک کنید تا وقایع آن روز را به یاد بیاورد: بازی در مهد کودک، دوستانی که با هم از مدرسه تا خانه پیاده آمدند یا شامی که دوست داشتند.
از خانواده‌تان جمعی بسازید که هر روز دنبال نکات خوب هستند و مثبت‌ها را می‌سازند.

یک سخنران خوب در حین سخنرانیش، به مخاطبان خود هفت پیام منتقل می‌کند:

وقت شما را هدر نخواهم داد.
شما را خوب میشناسم و دلیل آمدنتان به اینجا را می‌دانم و نیازهایتان را برآورده می‌کنم.
سخنرانی من دارای نظم خوبی است. ( پیام سخنرانی من به روشنی قابل درک است.)
سخنرانیم را به گونه ای جالب و محاوره ای ارائه خواهم کرد تا توجه شما را در طول سخنرانی به موضوع جلب کنم.
به موضوع تسلط کامل دارم.
نکات مهم و پیام‌های سخنرانیم را به وضوح به شما خواهم گفت.
سخنرانی من به پایان رسید. ( پایان سخنرانی تان باید مشخص باشد به گونه ای که مخاطب متوجه شود.)

چطور در شرایط منفی، مثبت بمانیم:

بر روی راه‌حل تمرکز کنید، نه مشکلات.
به‌اندازه‌ی کافی بخوابید و استراحت کنید؛ خواب و استراحت، ذهن و بدن شما را آرام می‌کند.
ورزش کنید؛ سطح انرژی و قدرت درونی‌تان را بالا می‌برد.
همه‌چیز را بیش‌ازحد شخصی برداشت نکنید؛ مدام به حرف‌های دیگران و دلیل زدن آن حرف‌ها فکر نکنید.
با افرادی منفی‌گرا که مدام از مشکلات صحبت می‌کنند معاشرت نکنید.

۱۵ مورد از کم‌هزینه‌ترین لذت‌های دنیا:

گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم.
سعی کنیم بیشتر بخندیم.
تلاش کنیم کمتر گله کنیم.
با تلفن کردن به یک دوست قدیمی، او را غافلگیر کنیم.
گاهی هدیه‌هایی که گرفته‌ایم را بیرون بیاوریم و تماشا کنیم.
بیشتر از خدا تشکر کنیم و با او حرف بزنیم.
در داخل آسانسور و راه پله و... با آدمها صحبت کنیم.
هر از گاهی نفس عمیق بکشیم.
لذت عطسه کردن را حس کنیم.
قدر این که پایمان نشکسته است را بدانیم.
زمزمه کنیم و آواز بخوانیم.
سعی کنیم با حداقل یک ویژگی منحصر‌به‌فرد با بقیه فرق داشته باشیم.
گاهی به دنیای بالای سرمان خیره شویم.
با حیوانات و سایر جانداران مهربان باشیم.
برای انجام کارهایی که ماه‌ها مانده و انجام نشده در آخر همین هفته برنامه‌ریزی کنیم!

10 پیشنهاد طلایی برای داشتن حالِ خوب

اعضای هر خانواده باید تمرین کنند که پروژه‌های مشترک زیادتری با هم داشته باشند؛ هرچقدر پروژه‌های مشترک خانواده با هم بیشتر باشد حال آن خانواده بهتر خواهد بود. پروژه‌های مشترک شامل گفتگو با هم، غذا خوردن با هم، کتاب خواندن با هم، مهمانی و مسافرت رفتن با هم و... است.
روزی یک ربع تمرین کنیم که حال دلمان را خوب کنیم و شاد باشیم و از زندگی لذت ببریم؛ این کار به مرور باعث خوب شدن حال ما در زندگی می‌شود.
پروژه‌های دو به دو حال یک خانواده را خوب می‌کند. مثلاً پدر و مادر با هم یا هرکدامشان با بچه‌ها پروژه‌های دو به دو داشته باشند.
مسئولانه رفتار کردن به جای مقصر انگاشتن دیگران. یعنی به جای اینکه در یک اقدام دیگران را مقصر بدانیم از خودمان شروع کنیم و عیب‌ها و نقص‌های خودمان را بیابیم.
دیدن موضوع از دید دیگری: یکی از بهترین راهها برای داشتن خانواده سالم حرف زدن است چرا که حرف زدن باعث می‌شود موضوع را از دید طرف مقابلمان ببینیم
همیشه عاشق باشید. رها کنید و ببخشید چون خداوند بخشنده است.
فاصله بین هویت و شخصیت را کم کنید.
پذیرای خودمان به همان صورتی که هستیم باشیم و از مدل وجودیمان لذت ببریم.
مواظب داشته‌هایمان باشیم و از آنها لذت ببریم و اجازه ندهیم زمانی که آنها را از دست دادیم به حسرت تبدیل شود.
در حال زندگی کنید و معنای زندگی را به چیزی بدهید که ترس از دست دادنش را نداشته باشید و قدر زندگیتان را بدانید.

فواید لبخند زدن

جذابتان می‌کند... همه ما به سمت افرادیکه لبخند می‌زنند کشیده می‌شویم. لبخند یک کشش و جذبه فوری ایجاد می‌کند. همه ما دوست داریم نسبت به کسی که لبخند می‌زند شناخت پیدا کنیم.
حال و هوایتان را تغییر می‌دهد... دفعه بعدی که احساس بی حوصلگی و ناراحتی کردید، لبخند بزنید. لبخند به بدن حقه شاد بودن می‌زند.
مسری است... لبخند زدن نه تنها برای شما شادی می‌آورد، با لبخند زدن فضای محیط را هم شادتر می‌کنید و اطرافیان را مانند آهن ربا به سمت خود می‌کشید.
لبخند استرس را از بین می‌برد... وقتی استرس دارید، لبخند بزنید. با اینکار استرستان کمتر می‌شود و می‌توانید برای بهبود اوضاع وارد عمل شوید.
سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند... به این دلیل عملکرد ایمنی بدن تقویت می‌شود که شما احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا به آنفولانزا و سرماخوردگی و سایر بیماری‌ها جلوگیری کنید.
فشارخونتان را پایین می‌آورد... وقتی لبخند می‌زنید، فشارخونتان به طرز قابل توجهی پایین می‌آید.
اندورفین، سروتونین و مُسکن‌های طبیعی بدن را آزاد می‌‌کند... تحقیقات نشان داده است که لبخند زدن با تولید این سه ماده در بدن باعث بهبود حال و روحیه می‌شود. می‌توان گفت لبخند زدن یک داروی مسکن طبیعی است.
چهره‌تان را جوانتر نشان می‌دهد... عضلاتی که برای لبخند زدن استفاده می‌شوند صورت را بالا می کشند و شما را جوان‌تر نشان می‌دهد.
باعث می‌شود موفق به نظر برسید... به نظر می‌رسد که افرادیکه لبخند می‌زنند اعتماد به نفس بالاتری دارند و در کارشان بیشتر پیشرفت می‌کنند.
کمک می‌کند مثبت اندیش باشید... لبخند بزنید... حالا سعی کنید بدون از بین رفتن آن لبخند به یک مسئله منفی فکر کنید. خیلی سخت است. وقتی لبخند می‌زنیم بدن ما به بقیه بدن پیغام می‌فرستد که "زندگی خوب پیش می‌رود". پس با لبخند زدن از افسردگی، استرس و نگرانی دور بمانید.

پنج راه برای خروج سریع از حال بد به حال خوب

پذیرش خود را در مورد اینکه دیگران هم گاهی اشتباه میکنند افزایش دهیم؛ گاهی همین که قبول کنیم همه ی ما ممکن است اشتباه کنیم حالمان را کمی بهتر میکند.
سعی کنید کاری بر خلاف حال بدتان انجام دهید. مثلا به کسی کمک کنید، به دیگران لبخند بزنید، از کسی تعریف کنید و هر کاری که در آن لحظه متفاوت با حالتان است انجام دهید.
به خودتان یک فرصت بدهید: کاری که دوست دارید انجام دهید، کاری که مدتهاست انجام نداده اید و میدانید خوشحالتان میکند، یک کار هرچند کوچک که برای شما خوشایند است.
بررسی کنید که آیا با افکار و خودگویی منفی باعث فشار بیشتر به خودتان هستید؟ مراقب باشید از جملاتی مثل: من همیشه بدشانسم، هیچ کس مراعات من را نمیکند، این بدترین اتفاق عمرم بود و... در آن لحظه استفاده نکنید.
یکی از کارهایی که مدتها بود به تعویق انداخته اید انجام دهید. این یکی از سریع ترین راهها برای بهبود حالتان و احساس خود کارآمدی است. به چیزهایی که چند وقت است فرصت نکردید به آنها بپردازید فکر کنید و یکی را انجام دهید؛ خرید، نوشتن یک ایمیل، تمیز کردن کابینت...

اهمیت صدا و مهارت‌های فن بیان در گویندگی خبر و اثر آن بر مخاطب

صدا و مهارت‌های فن بیان مهمترین ابزار ارتباط گوینده خبر با مخاطبان است. هر چند گوینده چهره‌ای جذاب و ظاهری آراسته و لباسی مناسب داشته باشد، لکن جنس صدا و مهارت‌های او عامل اصلی ارتباط است.
اگر هنگام شنیدن خبر، صدای تلویزیون را ببندیم و به چهره، رفتار و حالات و لباس گوینده نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که صدا تا چه حد اهمیت دارد.
گوینده با صدای خود اندیشه و احساس و مفاهیم را برای درک مخاطب بیان می‌کند.
بدیهی است هرچه صدا و تکنیک‌های او کاراتر و موثرتر باشد، در بیان مفاهیم موفق تر خواهد بود. صدای انسان دو وجه متمایز دارد؛ یکی وجه فیزیکی و کمی آن، دیگر وجه معنایی و کیفی است.برای دستیابی به صدای کامل باید از هر دو وجه برخوردار بود، یعنی هم صدای خوب داشته باشیم و هم مهارت استفاده از حالات آن را بدانیم.
هر چقدر متن خبری، خوب طراحی و تنظیم شده باشد، اگر گوینده خبر صدای کاملی نداشته باشد، نمی‌تواند مفاهیم آن متن خبری را به مخاطب منتقل کند. ذره ای خلل و ایراد در لحن، مکث، آکسان‌ها و... توسط گوینده خبر، ممکن است در مردم و مخاطبان تشنج و ناآرامی وحتی تردید ایجاد کند به ویژه هنگام خواندن خبرهای سرنوشت ساز که با منافع ملی، امنیت ملی و اعتقادات مردم مرتبط است.
پس گوینده خبر نخست باید بداند شرایط صدای خوب و جامع و کامل چیست و سپس از ویژگی‌ها و ظرفیت‌های صدای خود آگاه باشد.او باید بداند جای صدای او کجاست؛ تا چه حد انعطاف دارد؛ نقص و ایراد بیانش در کجاست و…
گاهی صدا باید آرامش بخش باشد و مردم را به آرامش دعوت کند.
گاهی لحن صدا باید هیجان ملی ایجاد کند. زمانی لازم است نهیبی در صدا باشد به گونه‌ای که از غرور ملی دفاع شود.
گاهی دعوتی در حالت صداست. ابراز همدردی نیز به لحن ویژه‌ای نیاز دارد.
برای هم احساس شدن با شادی مردم، گوینده خبر باید از آهنگی ویژه در صدایش استفاده کند و مهمتر این که گوینده خبر در هیچکدام از این حالات نباید شکلی مصنوعی به خود بگیرد.

با تنفس دیافراگمی (شکمی) بیشتر آشنا شویم.

بدیهی است که اولین مرحله تولید صوت، نفس کشیدن می باشد. هوای بازدم در هنگام برخورد با تارهای صوتی، باعث تولید صدا شده و امواجی را از راه دهان و بینی به فضای بیرون منتشر می کند. اما بر اساس تحقیقات و مطالعات علمی که توسط متخصصین صوت و آواشناسی صورت گرفته است، بهترین شیوه تنفس برای تولید صدای مطلوب، تنفس دیافراگمی است. قابل ذکر است که دیافراگم، پرده‌ای است در بدن، که ششها و معده را از روده‌ها و کلیه ها جدا می کند. در واقع حائلی است بین بالای بدن و پایین بدن.
استفاده از عضلات دیافراگم (به جای عضلات قفسه سینه)برای تنفس عمیق و آهسته است و چون در چنین تنفسی شکم برآمده و داخل می رود به آن تنفس شکمی یا تنفس دیافراگمی نیز گفته می شود.فراموش نکنید که تارهای صوتی نباید مستقیم با هوا تماس پیدا کند، تنفس فقط با بینی صورت می گیرد.
دیافراگم ماهیچه ای است كه در طول قسمت بالا تنه قرار دارد كه با پائین كشیدن شش ها باعث ورود هوا به داخل آنها می شود سپس ریه ها را به سمت بالا فشار می دهد تا دی اكسید كربن از آن خارج شود. با یك دم صحیح با پائین افتادن دیافراگم ریه ها باد می كند و با یك بازدم خوب، دیافراگم بالا می رود. پایین شکم پرده ای وجود دارد به نام پرده حاجب، در چپ و راست این پرده دو حفره بادکنکی وجود دارد که وقتی تنفس دیافراگمی انجام می دهیم این حفره بادکنکی پر از اکسیژن می شود.
دستها را زیر جناق سینه قرار داده و به حال عادی نفس کشیده، متوجه می شویم که پرده حاجب پائین می آید و ریه ها پر می شود.به طور كلی، باید به آرامی و خیلی عمیق هوا را از بینی داخل ریه های خود كنید. یك دم سالم حدود ۵ ثانیه به طول می انجامد. بازدم را به آرامی و از دهان خود انجام دهید و سعی كنید ریه های خود را كاملاً تخلیه كنید. افرادی كه تنفس درست و صحیحی دارند روی بازدم خود بیش از دم تمركز می کنند.

چگونه با اعتماد به نفس صحبت کنیم.

اگر هنگام صحبت در جمع عصبی می‌شوید و ترس از صحنه دارید، مردد و نامطمئن به نظر خواهید رسید، صدایتان ممکن است بلرزد، احتمالاً خیلی آهسته یا مبهم یا حتی ممکن است خیلی تند و سریع صحبت کنید.
برای این که هنگام صحبت در جمع با اعتماد به نفس حاضر شوید به نکات زیر توجه کنید:
شیوه‌ی سخن (طرز بیان) واضحی داشته باشید:
طرز بیان دقیق و واضح موجب قاطعیت و اعتماد به نفس در شما خواهد شد. بنابراین تمام تلاش خود را برای بهتر کردن طرز بیان خود به کارگیرید. کلمات را محکم و واضح بیان کنید. تلفظ نکردن برخی حروف به خصوص در آخِر کلمات نشان دهنده‌ی عصبی بودن و اضطراب شماست. افراد با اعتماد به نفس کلمات را واضح بیان می‌کنند.
صدای خود را تنظیم کنید:
صدای افراد با اعتماد به نفس به راحتی شنیده می‌شود. اگر خیلی آرام صحبت کنید، مخاطبان فکر می‌کنند شما مضطرب هستید حتی اگر واقعاً اینطور نباشد و یا فکر می‌کنند مطلب شما چندان مهم نیست. صدای خود را بالا ببرید تا به راحتی شنیده شوید. از صدای خود نترسید، بلند صحبت کنید. اگر این کار برایتان سخت است درخواست میکروفون کنید. می‌توانید در تمرین‌ها با دیدن یک سخنران از او یاد بگیرید که چطور بلند صحبت کنید. صدای شما نباید طوری باشد که مخاطبان مجبور شوند گوش‌های خود را تیز کنند تا بتوانند صدای شما را بشنوند. بلند صحبت کنید تا مطمئن به نظر برسید.
ایجاد وقفه: در صحبت کردن عجله نکنید.
گاهی اوقات وقفه‌ای ایجاد نمایید. البته ممکن است به نظر شما چندان خوشایند نباشد ولی با ایجاد وقفه، مخاطبان فرصت لازم برای دریافت آنچه را که شما بیان کرده‌اید پیدا خواهند کرد. هرچه مخاطبان بیشتر باشند مدت زمان وقفه‌ی شما نیز باید طولانی‌تر باشد. افراد با اعتماد به نفس در طی صحبت‌هایشان وقفه دارند و برای آنها این کار امری عادی است.
جمله‌ی خود را با توقفی کوتاه که نشان دهنده‌ی نقطه است به پایان ببرید:
به جای اینکه با عجله و بدون وقفه صحبت کنید، هرجمله را ازجمله‌ی بعدی به طور واضح جدا کنید. گاهی اوقات وقتی افراد عصبی و نگران هستند به جای اینکه با توقفی کوتاه در پایان جمله، نشان دهند که جمله آنها به پایان رسیده است کلماتی چون اِ ……هوم ……را بین عبارات خود وارد می‌نمایند و با اینکار همه‌ی جملات آنها پیوسته به نظر می‌رسد. اینکار باعث کاهش تاثیر صحبت‌های شما بر روی مخاطبان می‌گردد. به خودتان اطمینان دهید که آنچه را گفته‌اید آنقدر خوب بوده که بتوانید پس از آن توقفی داشته باشید. قبل از شروع جمله‌ی بعدی، کمی صبر کنید. فضای بین جملات خود را با هیچ چیز به جز سکوت پر نکنید. این سکوت زمانی است برای فکر کردن شما. با رسیدن به پایان جمله، توقف کنید.
سرعت صحبت‌های خود را کنترل نمایید:
صحبت‌های همراه با تشویش و اضطراب معمولاً تند و بی‌وقفه هستند. بعضی از سخنرانان یک نفس و با شتاب به صحبت‌های خود ادامه می‌دهند درحالی که سخنرانان با اعتماد به نفس سرعت مناسبی را رعایت می‌کنند. حتی برخی از آنها خیلی آرام صحبت می‌کنند و با پایین آوردن سرعت در بعضی از کلمات اهمیت آنها را آشکار می‌سازند. بنابراین با تند صحبت کردن، پیام‌های مهم و با اهمیت نادیده گرفته می‌شوند. با کم و زیاد کردن صدای خود، هم شما مطمئن به نظر خواهید رسید و هم کلماتی را که بیان می‌کنید با اهمیت به نظر خواهند رسید.
از فراز و فرود در صدایتان استفاده کنید.
اگر یکنواخت صحبت کنید مخاطبان خسته خواهند شد؛ سعی کنید درصدایتان تنوع ایجاد نمایید. کلمات را هم با صدای بلند و هم آرام بیان کنید و صدای خود را کم و زیاد کنید. به بیان دیگر به کلمات خود نور و سایه بدهید. اگر چیزی را که بیان می‌کنید مهم است آن را به گونه‌ای بیان کنید که این اهمیت در آن مشخص باشد. کم و زیاد کردن صدا، آن را از یکنواختی خارج می‌سازد و توجه مخاطبان را جلب می نماید. برای مثال دریا بزرگ است، دشت وسیع، قطره کوچک و کوه استوار. شما دریا را بلند و دشت را ملایم و قطره را کوتاه و کوه را محکم بیان دارید.
در آخِرِ جملات، صدایتان را پایین بیاورید:
اگر نامطمئن باشید، صدایتان در آخر جمله، بالا می رود و جمله‌ی شما سوالی به نظر خواهد رسید، بالا بردن صدا در آخر جملات درحالی که جمله‌ی شما خبری و یا امری است موجب می‌شود تا شما نامطمئن به نظر برسید. به عنوان مثال اگر به گویندگان اخبار تلویزیون نگاه کرده باشید متوجه می‌شوید که آنها با پایین آوردن صدای خود در آخر جملات، قدرت و اهمیت خبر را نشان می‌دهند، حتی اگر خبری هیجان انگیز باشد باید صدا در آخر جمله پایین آید تا اعتماد به نفس شما حفظ شود و اهمیت خبر آشکار گردد.