نقد فیلم
Document

شب‌های روشن 
محصول سال ۱۳۸۱فیلمی است به‌کارگردانیِ فرزاد موتمن که فیلمنامهٔ آن را سعید عقیقی نوشته‌است.  فیلم‌نامهٔ این اثر برداشتی آزاد از داستانِ «شب های روشن » اثرِ فئودور داستایوفسکی است. همچنین این فیلم بازسازی فیلم ایتالیایی شب های روشن است. مهدی احمدی  و هانیه توسلی در این فیلم به‌ایفای نقش پرداخته‌اند.
شب‌های روشن داستان زندگی دو انسان تنهاست. این فیلم یک عاشقانهٔ آرام و موقّر است.ریتمِ آرام شب‌های روشن و بازی‌های سرد و بی‌احساس، باتوجه به این‌که با فیلمی عاشقانه سروکار داریم، خبر از جسارتِ بالای سازنده‌اش می‌دهد. بااین‌همه شب‌های روشن بیش‌تر از هر فیلمِ دیگری در این سال‌ها، مشحون از حس‌ّوحالی عاشقانه است.
بعد از گذشت حدود دو دهه از ساخت و نمایش این فیلم همچنان جذاب و تماشایی برای مخاطب امروز است با دیالوگ های فوق العاده و شاعرانه ای که گویی گذر زمان آنها نه تنها کهنه نکرده بلکه همچنان پر طراوت و گیراست. فرزاد موتمن در ساخت دومین فیلم بلند سینمایی خود همه را حیرت زده میکند. کارگردانی و نوعی روایت منحصر به فرد که سینمایی عاشقانه ایران جایگاهی خاص پیدا کرده است. طرحی صحنه و لباس دلپذیر محسن شاه ابراهیمی ، فضا سازی و موسیقی درخشان پیمان یزدانیان به خلق این اثر ناب سینمایی کمک شایانی کرده است.و درخشش مهدی احمدی و هانیه توسلی که با لحن و احساسی در خدمت فیلمنامه و اتمسفر اثر متفاوت از تمام اثارشان ظاهر شده اند.اگر علاقمند به سینما هستید به شدت دیدن فیلم شب های روشن رو به شما پیشنهاد میکنیم تا یک ساعت و ۴۲ دقیقه غرق شوید در دنیای اعجاز آمیز کلمات و احساسات ناب عاشقانه این فیلم.

نقد فیلم
Document

لیلا
 فیلمی ایرانی به نویسندگی و کارگردانی داریوش مهرجویی محصول سال ۱۳۷۵ این اثر دوازدهمین فیلم بلند مهرجویی است که در سال ۱۳۷۵ ساخته شد و در سالی که به نمایش درآمد، تمام جوایز اصلی جشنواره فیلم فجر را از به خود اختصاص داد. فیلم منتخب نویسندگان و منتقدان در جشنواره دوازدهم شد. این فیلم را می‌توان به نوعی تکمیل‌کننده سه‌گانه سارا و پری محسوب کرد که فیلم‌نامه آن هم‌چون دو اثر قبلی اقتباسی است و بر اساس داستانی نوشته مهناز انصاریان به نگارش درآمده است.
 بازیگران: لیلا حاتمی علی مصفا جمیله شیخی محمد رضا شریفی نیا توران مهرزاد امیر پایور شقایق فراهانی
کارگردان : داریوش مهرجویی تهیه کننده : داریوش مهرجویی فرامرز فرازمند فیلمبردار: محمود کلاری آهنگساز : کیوان جهانشاهی، فریدون شهبازیان
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن (جمیله شیخی ) در پانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر - ۱۳۷۵ برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن (لیلا حاتمی ) در پانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر - ۱۳۷۵ برنده تندیس بهترین کارگردانی (داریوش مهرجویی) در اولین دوره جشنواره خانه سینما - ۱۳۷۶ برنده تندیس بهترین فیلمنامه (داریوش مهرجویی ) در اولین دوره جشنواره خانه سینما - ۱۳۷۶ برنده تندیس بهترین صدای فیلم (جهانگیر میر شکاری و اصغر شاهسواری) در اولین دوره جشنواره خانه سینما - ۱۳۷۶ برنده تندیس نخل زرین نقش اول مرد (علی مصفا) در دومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم اجتماعی آبادان - ۱۳۷۹
داستان فیلم لیلا از این قرار است که لیلا و رضا زوج اصلی قصه ،زندگی عاشقانه و آرامی در کنار هم دارند اما ناباروری  لیلا آرامش زندگی شان را برهم میزند. لیلا و رضا تحت تاثیر اصرارهای مادر رضا راضی به ازدواج مجدد رضا برای بچه دار شدن او میشوند اما لیلا تاب تحمل زن دیگری را در کنار رضا ندارد و در شب ازدواج آنها خانه را ترک میکند و به خانه مادرش میرود....
 این فیلم جزء آثار ارزشمند سینمای ایران در دهه هفتاد است. زخمی کهنه اما همچنان ادامه دار با روایت هنرمندانه ای که از مهرجویی سراغ داریم روی پرده رفت. از نکات مهم و شاخص لیلا فیلمنامه درخشان؛ شناخت مهرجویی از زن؛ جهان بینی و مصائبی که دارد. این فیلم هنوز هم بعد از گذشت حدود ۲۵ سال از ساخت این اثر برای مخاطب تازه و به روز است.میتوان گفت مباحث عمیق مطرح شده در این فیلم روایتی نامیراست.
 بازی تحسین برانگیز لیلا حاتمی را اگر هم بخواهید هم نمی توانید در این فیلم فراموش کنید شخصیت پردازی ،بازی در سکوت ، نگاه معصومانه لیلای ماندگار را بر پرده نقره ای خلق می کند. البته زوج همیشه درخشان سینمای ایران لیلا حاتمی و علی مصفا تماشاگر را غرق در داستان می کنند. باید به یک دستی و قدرت دیگر بازیگران هم اشاره کرد بازی خیره کننده مرحومه جمیله شیخی که فوق العاده ظاهر شده اند و کاراکتری پیش برنده داستان را برعهده داشتند..دیدن فیلم لیلا این اثر عاشقانه حال شما رو در هر شرایطی که باشید بهتر می کند. 

نقد فیلم
Document

«پیلوت» سومین فیلم ابراهیم ابراهیمیان...
دو فیلم اول او به‌خوبی نشان می‌دهند که فیلمسازی در سینمای ایران ظهور پیدا کرده است.
اکت فیلمسازی برای ابراهیم ابراهیمیان مهم است و به تمام پلان‌های فیلم با دقت فکر می‌کند و برای چینش و طراحی آنها وقت می‌گذارد.
دو فیلم اول او یعنی «ارسال آگهی تسلیت برای روزنامه» و «آدت نمی‌کنیم»، آثاری بودند که بارها بازی شده و مورد استفاده قرار گرفته و تماتیک و داستان‌هایی تکراری و دست‌خورده داشتند.
«پیلوت» ‌مانند اکثر ساخته‌های این چند سال اخیر، فیلمی رئالیستی و اخلاقی است و با بررسی مناسبات اجتماعی و روابط خانوادگی قصه‌ای را تعریف می‌کند.
روایت این داستان خانواده‌ای ازهم‌پاشیده را نشان می‌دهد. زن و مردی که از هم جدا شده‌اند و با مرگ فرزند چهارساله‌شان مجبور هستند به راه‌حلی دست پیدا کنند. کودک در سردخانه بیمارستان است و پدر و مادر، دائماً در جنگ‌ودعوا هستند تا به توافقی برای محل دفن کودک برسند.«پیلوت» قصه آدم‌هایی را نشان می‌دهد که در یک جامعه رو به نابودی به اضمحلال رسیده‌اند.
قصه‌ی آدم‌هایی است که روابط، اخلاقیات و مناسبات خانوادگی دیگر برایشان معنایی ندارند. به همین دلیل در این فاجعه رخ‌داده، هرکس به فکر خودش است. هرکس می‌خواهد حرف خودش را به کرسی بنشاند و اطرافیان هم به دنبال منفعت شخصی خود هستند.ابراهیمیان در این ریتم یکنواخت داستانش، هیچ نقطه اوجی ندارد به جز خبر مرگ کودک و بعد از آن، هیچ عنصری برای درگیر کردن بیننده در روایت پیش‌بینی‌نشده است.بیننده شاهد درگیری‌های خانوادگی است. اما خانواده‌ای ناقص...
بیننده با مشاهده‌ی پدر و عمو با بازی خوب بازیگرانشان می‌تواند ارتباط برقرار کند، اما مادر و پدربزرگ، هیچ چارچوب شخصیتی برای آن‌ها ترسیم نشده و در ارتباطات دراماتیک روایت نقشی خنثی دارند.. پدربزرگ این داستان با بازی "سعید آقاخانی" ( که با توجه به سن و سالش به نظر نمی‌رسد بتواند پدرزن آذرنگ باشد) تنها اهرم کمدی فیلم‌نامه است تا حال و هوای خشک و افسرده کننده روایت راکمی عوض کند.

نقد فیلم
Document

<<شنای پروانه‌>> اولین فیلم بلند محمد کارت غافلگیرکننده است.
کارگردانی که با مستندهای متفاوت و جالب توجهش نزد سینماگران شناخته شده و حالا بعد از سال‌ها حضور در سینمای مستند، فیلم داستانی بلندش را ساخته است.
شنای پروانه تا حد زیادی برآیند مهم‌ترین مستندهای پیشین کارت است. او سوژه‌های خود را در جنوب شهر، از میان “قشر خاصی از طبقه محروم” انتخاب کرده است. در این گشت و گذار تنها به پایتخت اکتفا نکرد و در شهرهای مختلفی از جمله شیراز که زادگاه خود اوست، به سراغ قشر مورد نظرش رفت.
تصویری که شنای پروانه از پایین‌شهر با همه آدم‌های محروم و ... می‌سازد، از ساخته هرکارگردان جوانی در سینمای ایران، دقیق‌تر است.
شنای پروانه منطق بیننده را فعال و به‌کار می‌اندازد. چاره‌ای نیست جز این‌که به چیستی و چرایی شرایط فیلم فکر کند و با تحلیل‌ها و نظرات خود و فیلم کلنجار برود.
اینکه کارت قهرمان داستان را به شکل یک مرد محروم اما شریف و دور از جهان خلافکارها طراحی می‌کند و او را در دل حادثه و وسط خلافکارها می‌اندازد و تنها رهایش می‌کند تا راه خود را پیدا کند، فرصت تحلیل و تامل را برای تماشاگر بیشتر می‌کند. فیلم به‌راستی تماشاگر را وارد مسیر «کشف حقیقت یک جهان ناشناخته» می‌کند...
فیلم شنای پروانه‌ در هیاهوی روشنفکرانه غرق نشده و فیلم درستی است. بازی جواد عزتی در این فیلم کاملا کنترل شده و به دور از اغراق است.

نقد فیلم
Document

پسرکشی ساخته محمدهادی کریمی است.
روایت فیلم از دهه چهل شروع می‌شود. زمانی که زنی با بازی ژاله صامتی، بعد از چهار دختر، در آرزوی آوردن فرزند پسری است تا همسرش را از دست ندهد و در کنار هم زندگی کنند.
ولی وقتی تلاش‌هایش بی‌نتیجه می‌ماند، همسرش به سراغ زن جوان و زیبایی می‌رود تا برایش پسری به دنیا آورد. ورود هووی جوان به خانه، آغاز شکنجه روحی زن اول و خبر تولد نوزاد پسر آخرین میخ بر تابوت عشق او به همسرش است.
در ادامه، روایت، فیلم سی سال به جلو می‌رود. زن، موهایش سپید شده است و با پسرش زندگی می‌کند. خبری از چهار دختر نیست، به‌جز یکی که گاه‌به‌گاه به مادر سر می‌زند. آشنایی پسر با دختری مرموز و ورود این دختر به زندگی زن، همه‌چیز را تغییر می‌دهد.
هیچ اتفاق مهم و حادثه‌ای در فیلم وجود ندارد. حضور دختر مرموز هم رمز و رازی که قرار بوده است را ایجاد نمی‌کند.

نقد فیلم
Document

فیلم "منطقه پرواز ممنوع" به کارگردانی و نویسندگی «امیر داسارگر» است.
روایت فیلم حول محور چند نوجوان است که فیلم ‌های کمی برای این رده سنی ساخته شده و حالا بعد از مدت‌ها محوریت نوجوانان دوباره جانی گرفته.
فیلمی ست بر اساس دل مشغولی‌ها و باورها.
سه نوجوان که می‌خواهند در یک کارگاه چوبی برای پروژه‌ی ساخت پهپاد و شرکت در یک مسابقه‌ی ملی دانش آموزی کار کنند و خود را بیازمایند.که البته در حین کار متوجه فعالیت یک گروه جاسوسی هم می‌شوند.
امیر داسارگر با اجرا کردن تم ماجراجویی با زیربنای شجاعت و غرور نوجوانان در فیلمنامه کار درست و زیبایی کرده اما این طیف وسیع و اغراق باععث از هم گسیستگی فیلم و جدا شدن از داستان اصلی (که سه نوجوان در پی ساخت پهپاد هستند) شده است.
با این تفاسیر پایانی خوش برای آن در نظر گرفته شده اما با دنیای نوجوانان ایرانی امروز ما فاصله‌ی بسیار زیادی دارد.

نقد فیلم
Document

فیلم "مسخره باز"به کارگردانی همابون غنی زاده ساخته شده است.
در این فیلم علی نصیریان، صابر ابر و بابک حمیدیان نقش آفرینی کرده‌اند.
همایون غنی زاده در عرصه تئاتر بسیار با تجربه است و دوستان اهل تئاتر او را با "می‌سی‌سی‌پی نشسته می‌میرد" و "کالیگولا" می‌شناسند.
همایون غنی زاده ابتدا با بازیگری وارد سینما شد و در فیلم "اژدها وارد می‌شود" نقش آفرینی کرد.
فیلم مسخره‌باز اولین فیلم او در مقام کارگردانی وارد جشنواره فجر شد و توانست جوایز سیمرغ را از آن خود کند.
کاظم خان صاحب یک سلمانی و آدمیست سنتی که حتی نام آرایشگاه بر مغازه‌ی خود نمی‌گذارد زیرا معتقد است در مغازه‌اش هیچ نوع خدمات مربوط به آرایش انجام نمی‌شود.
معیار کاظم خان فیلم معروف کانزابلانکا است و او همه چیز را با آن فیلم مورد سنجش و تحلیل قرار می‌دهد.
در این فیلم تنگدستانی که وارد سلمانی (نه آرایشگاه) می‌شوند نقش بسیار مهمی دارند و آنها داستان اصلی فیلم را شکل می‌دهند.
داستان داستانی جنایی است اما نه تنها جنایی نیست بلکه طنز هم هست.یک طنز ملایم...
مسخره باز از فیلم های با ارزش امسال است و ارزش دیدن دارد.

نقد فیلم
Document

فیلم "طلا " آخرین اثر پرویز شهبازی از نسل جوان گرفتار در منجلاب مشکلات اقتصادی می‌گوید.
داستان طلا از آنجایی شروع می‌شود که کارگران یک کارخانه شروع به اعتراض می‌کنند و در آنجا هومن سیدی بخاطر بیکاری برادرش از کار استعفا می‌دهد.
گره‌های زندگی رفته رفته بیشتر و بیشتر می‌شود و در همین حین "طلا" خواهر زاده منصور "هومن سیدی" بیماری لاعلاج با هزینه سنگین دارد.
"طلا" دختر بچه‌ای که پدر و مادرش به دلیل بیکاری پدرش از هم جدا زندگی می‌کنند و مادرش درخواست طلاق داده و پدر به همسر خود شک دارد درصورتیکه بعد از این بن بست قضاوتی در میابد که همسرش تنها کارگر نظافت منزل دیگران شده.
از دیگر سکانس‌های هیجان انگیز پیشنهاد وسوسه انگیز دزدی دلارهای غیر قانونی پدر یکی از دوستانشان است و می‌توان تاثیر حس این سکانس و این پیشنهاد را کاملا در خود حس کرد.
داستان هیجان انگیز بعدی وقتی شروع می‌شود که پدر بزرگ دریا (دختری که پیشنهاد دزدی از پدرش را داد) از دلارهایی می‌گوید که پدر دریا قبل از مرگش به او گفته بعد از شکایت های فراوان دریا به دنبال منصور می‌رود و می‌فهمد او پول‌ها را دزدیده تنها بخاطر بیماری طلا.
سکانس آخر غم انگیز می‌شود و با خداحافظی دریا و منصور همراه است، زمان رفتن منصور و برادرش و طلا رسیده است آن هم بصورت قاچاق.
و اما مشت آخر که نفس بیننده را می‌گیرد مرگ منصور لب مرز و رفتن برادرش و طلا است. قاچاقچی ها می‌فهمند که منصور دلارهای زیادی با خود دارد اما قافل از اینکه دلارها را در کیف برادرش جابجا کرده.
پایانی تکان دهنده و تاثیرگذار...
و در آخر صحنه‌ها از دید منصور بازگو می‌شود و حس او را منتقل می‌کند.نفس های آخر و پلک‌های سنگین و در آخر همه جا سیاه می‌شود، دریا در همان کاسبی که با دوستانش را انداختند (سوپ فروشی) به تنهایی مشغول به کار می‌شود.

نقد فیلم
Document

دو کارگردان بسیار جوان به نام های حسین امیری دوماری و پدرام پور امیری که فیلم "جاندار" اولین فیلم بلند آنهاست.
داستان فیلم با عروسی و پایکوبی و به زیبایی شروع می‌شود اما با عزا تمام می‌شود.
در فیلم جان‌دار تنش‌ها زیاد و منطق و تاثیرگذاری آن حداقلی است و خرده روایت ها نقشی در پیشبرد داستان ندارند.
قتل ناخواسته و در همین حین بحث قصاص هم پیش می‌آید.
پایان بندی فیلم بسیار عجیب است. پس از کش و قوس های فراوان فیلم و پیاین آن که ظاهرا باز است به نحوی تلخ و اذیت کننده است.
داستان از آنجایی شروع می‌شود که شب عروسی یک زوج، برادر خواستگار قبلی عروس وارد مراسم می‌شود و درگیری رخ می‌دهد و در این بین برادر عروس او را به قتل می‌رساند و فرار می‌کند.
شرط رضایت می‌شود جدایی عروس از همسرش و ازدواج با خواستگار قبلی...
فیلم جاندار از ترکیب بازیگران خوبی برخوردار است.

نقد فیلم
Document


«بنفشه آفریقایی» درباره زنی میانسال و مستقل است که در محیطی سنتی میان شوهر سابق و شوهر کنونی‌اش به معنای واقعی کلمه «گیر» افتاده است.
این کلمه گیر افتادن نقشی کلیدی دارد چرا که هم وجهی تلخ به ماجرا می‌بخشد و هم وجهی بامزه.
آنچه باعث شده نگارنده این فیلم را دوست داشته باشد مهارت مشهود فیلمساز و بازیگران و عواملش در اجرای درست این تک‌صحنه‌های متضاد بوده است.
آن تک‌لحظه‌های درخشانی که ذکرش رفت حاصل مهارت فنی و یک قدم فراتر از آن یعنی دانش سینماست.
شکو با بازی فاطمه معتمدآریا، فریدون با بازی رضا بابک در نقش همسر سابق و رضا با بازی سعید آقاخانی در نقش همسر شکو همگی در یک خانه، همین دو خط داستان خود نشان از نزدیک شدن به ایجاد آنتریک‌های توقیفی دارد که مونا زندی حقیقی به سلامت از آن گذشته است.

نقد فیلم
Document


گاهی فیلم‌هایِ سینمایی همچون بسیاری از نوشیدنی‌ها و خوراکی‌ها برایِ لذت‌بخش‌تر شدن، حال و هوایِ خاصِ خود را می‌طلبند.
انگار به خودت اجازه می‌دهی حسِ خوبی داشته باشی،
حسی مثل لمسِ تنه درختی نمناک در جنگل، گوش‌ سپردن به صدایِ باران در تاریکیِ اتاق، درد و دل کردن با یک گاو در طویله یا پا برهنه راه رفتن رویِ دشت و صحرا و کلی لحظات دیگری که یافتنِ آرامش و معنایِ زندگی در آن ساده و راحت است،
انگار در زندگی هرچه کمتر به چیزی نیازمند باشی، احساسِ بهتری خواهی داشت؛
تماشایِ فیلم «جهان با من برقص» به زیبایی و سادگیِ همین احساس‌ها و یافتن‌هاست؛ فیلمی که تماشایش، حالتان را خوب می‌کند.

در اوضاعی که حال سینما اصلا خوب نیست، دیدن فیلمِ خوب و حالِ خوب غنیمت است...

نقد فیلم
Document


فرهاد ( پیمان معادی ) در حال تعریف کردن زندگی خود از کودکی تا بزرگسالی برای روانکاو خود است. و درباره زندگی خودش که با فراز و نشیب های بسیاری مواجه بوده تعریف می‌کند.
این فیلم صفی یزدانیان با حال و هوای فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» ساخته شده.
در طی این مسیر برای این اثر، آقای یزدانیان هرآنچه که نیاز داشته را در اختیار داشته. ارجاع به رشت و نوستالژی های شمال کشور و کریستوف رضاعی که این نوستالژی و شاعرانه بودن را رنگ آمیزی نماید.
این فیلم براساس خاطرات مادر صفی یزدانیان ساخته شده. خاطراتی که فقط صفی یزدانیان حس و حال آن را درک می کرده.
فیلم با یک عشق پاک و ساده مدرسه ای آغاز می شود. آغازی جذاب که می تواند به خوبی زمینه ساز عاشقانه ای بزرگ باشد.
وقتی که فرهاد از کودکی به بزرگسالی می رسد، علایق خاص او را به تماشاگر معرفی می شود. فرهاد عاشق شعر و سینماست و از کودکی محو پرده نقره ای شده است. اما در طول فیلم هیچ پیرنگ اصلی یا فرعی که در برگیرنده مفاهیم شعر و سینما در زندگی فرهاد باشد وجود نداشت...
فیلم به محض ورود به رشت شروع به فیلمبرداری از میدان و بازارهای سنتی این شهر کرده و سپس به دریا و جنگل می زند و همان دیالوگ های نیمه ابتدایی فیلم را این بار در این لوکیشن بازگو می کند!
و در آخر از « ناگهان درخت » تنها یک موسیقی باقی می ماند که سازنده آن کریستوف رضاعی است.

نقد فیلم
Document


بوفالو، شاید یکی از مهم‌ترین فیلم‌های سجادی حسینی باشد. حضور ستاره‌هایی چون پرویز پرستویی و هومن سیدی و فیلم‌برداری علیرضا برازنده و همایون اسعدیان که تهیه‌ کنندگی این اثر را بر عهده دارد. بوفالو در دریافتن راهش به ذهن مخاطب خاص هم به مشکل بر خواهد خورد، اما همچنان در میان سایر آثار فیلم‌ سازش مهم‌ترین و دیده‌ شده ‌ترین است.
شکوفه (سهیلا گلستانی) و پیمان (هومن سیدی) بعد از یک دزدی به سمت شمال کشور روانه می‌شوند تا از ایران خارج شوند. آشنایی آن‌ها با بهرام بوفالو (پرویز پرستویی)، که قاچاقچی آن‌هاست همه ‌چیز را به هم می‌ریزد.
همه ‌چیز یکسره میان دزدی پیمان و شکوفه و سرخوشی آن‌ها شکل می‌گیرد. نوعی بی‌خیالی در عین جسارت و عصیان در رفتار آن دو است. با پیش رفتن داستان، حال و هوا عوض می‌شود و قصه مسیر متفاوتی در پیش می‌گیرد.
شکوفه شخصیتی پیچیده دارد. برعکس پیمان که پر از ذوق و شوقی کودکانه است و حاضر است بر سر یک شرط‌بندی ساده جانش را هم بدهد، شکوفه چندبعدی و غیرقابل‌پیش‌بینی است. انگیزه و نیاتش مشخص نیست. همین ویژگی در ادامه به بهرام بوفالو هم می‌رسد. مردی مرموز که معلوم نیست ناجی است یا عامل غرق شدن. شمایلی که بیننده تا انتهای فیلم هم نمی‌تواند او را رمزگشایی کند.
سجادی حسینی در بوفالو قصد دارد به طمع و حرص آدمی اشاره کند. بوفالو در فرهنگ غربی نشانه خودخواهی است. این خودخواهی، طمع و زیاده‌خواهی است که سرنوشت پیمان و شکوفه را به تراژدی تبدیل می‌کند و آن‌ها را در مرداب هوس‌هایشان غرق می‌کند. در این میان بهرام بوفالو هم نمادی می‌شود از این زیاده‌خواهی.
در پایان باید گفت بوفالو از آن دست فیلم‌هایی است که باید با موچین به سراغشان رفت و به دنبال عناصر جذاب در آن‌ها گشت. سجادی حسینی سعی کرده در بوفالو قواعد ژانر را زیر پا بگذارد و یک اثر ضد ژانر برای مخاطب خاص پدید بیاورد.